خلاصه داستان: «کوین لومکس» یک وکیل مدافع جوان، بیباک و شکست ناپذیر ساکن شهری کوچک در فلوریدا است. او توسط قدرتمندترین شرکت حقوقی دنیا در نیویورک استخدام می شود و با وجود مخالفت مادرش که نیویورک را شهری پر از فساد می داند پیشنهاد کار را پذیرفته و بهمراه همسرش به نیویورک می رود…
خلاصه داستان: در مورد یک روانپزشک جوان به نام میراندا گری است که ناگهان در آسایشگاه روانی که خودش قبلا در آن کار میکرده، بیدار شده و هیچ خاطرهای از قتلی که متهم به ارتکاب آن است، به یاد ندارد. همانطور که میراندا تلاش میکند حافظه خود را به دست آورد، یک روح انتقام جو به سراغش آمده و…
خلاصه داستان: سیدنی ولز در دوران کودکی طی یک حادثه تلخ هنگام بازی با خواهر بزرگترش کور شده است و در حال حاضر با وجود کوری زندگی کاملا مستقلی دارد. تا اینکه یک اهدا کننده قرنیه برای او پیدا میشود و پیوند قرنیه به خوبی انجام میشود و سیدنی بینایی خود را دوباره به دست می آورد ولی خوشحالی او بعد از این اتقاق زیاد طول نمیکشد چشمهای اهدایی به او چیزی فراتر از یک چشم معمولی هستند و چیزهایی را میبینند که برای سیدنی قابل درک نیستند…